خویش
شعر و ترانه
پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:, :: 10:43 ::  نويسنده : علی حبیبی

آقا معلم قصه های اب،بابا

دردی دوا از من نکرده تا بخوانم

تکلیف اب و نان ما درس شما نیست

روزی که باران می زند نانی نداریم

اقا چه فرقی می کند تصمیم کبرا

وقتی جهیزیه ندارد خواهر من

آقا چرا هر شب تمام درس هارا

باید بخوانیم و برایت مشق اریم؟

بابا نگفته خوب می فهمم ولی من

دفتر مدادم پول دفتر های باباست

بابا نگفته خوب می فهمم ولی من

دفتر مدادم پول قرص مادرم بود

اقا  فقط گفتی بکش تصویر یک مرد

تقصیر من بوده مگر بابا خمیده است

اینکه روپوش مشترک باید بپوشم

اقا مگر پره شده بازم لباسم

از دوستانت درس دیشب را بیاموز

اقا تجمع را خودت ممنوع کردی

اقا مدیر از من کمک به مدرسه خواست

اقاچراغ خانه بر مسجد حرام است

 نفرین به جشن عاطفه، اقا نمی خوام

هستند اینجا کودکانی مستحق تر

این درس ها ،درس من و بابای من نیست

اقا شلنگت را بزن دردی ندارد

به نام خداوند جن و بشر

خداوند مرد افرین وپسر

خدایی که ما را چنین افرید

پسرهای کم مصرف و بی ضرر

همین گونه هم خوشگل و ادمیم

نه مثل زنان در طلا جات وزر

زنان را چرا سهمیه بند نیست

که با چاق و لاغر شود رهگذر

که این جنس الوده دار ضعیف

کند کوچه های زمین پرخطر

ودزدی انها ز روز نخست

بیفتاده بر گرن بولبشر

چه خواهان حقی برابر شدید؟

به دست پسر بیل و دختر کمر...

برقصاند و فکر ارایش است

چه حقی برابر شود جانور؟

اگر واقعا بر عدالت دهند

حقوق زنان از همین هم بتر

نه یک نام تاریخی ما زن است

ویا نام یک مخترع را اگر...

نه در فلسفه یا طبابت،نجوم

و گرنه بگو نامشان را فقط یک نفر

خدایی دلت بر چه خوش می کنی

به جوراب شویان شب تا سحر؟

تمام زنان را اگر جمع کنی

کدامی شود فل مثل مش سفر؟

اگر رخت خود را به ماشین برم

=برو چای ساز و غذا پز بخر

اگر پاره باشد لباسم کمی

رود پیش یک چرخ خیاط گر

چرا منت یک زنی را کشم

کز انگشت او هی ببارد هنر

مگر خود چلاقم خودم می کنم

چنین کارها را کمی زودتر

برای تناسب به اندام خویش

به هر دکتری می روی مفتخر

تو مانند پیلان غذا می خوری

کجا می کند ورزش کم اثر

اگر مردها گرگ دنیا شدند

نه لابد زنان کفتری نامه بر....

نه رسم دریدن بلد بوده اند

نه اهل دروغ وئ ریا و خبر...

دگر حرف کل کل کنی بی خیال

و هر قدر خواهی بگو خیره سر

که شاید دل گوش مسئول مرد

که دروازه این گوش و ان یک چو در

به رحم امد و حرفتان را شنید

وشد حق مرد و زنان سربه سر

کنون هاتفم این سخن گفت که

تلنگر مزن بر ضعیفه پسر


 بانظر به شعری از اقای نادر جدیدی


نظرات شما عزیزان:

Peyman
ساعت19:26---6 مهر 1390
سلام دوست عزیز
وبلاگ خیلی خوبی داری لطف کن یه سری هم به وبلاگ بنده بزن و اگه خوشت اومد وبلاگ من را با نام (دانلود نرم افزارهای ساین شده ی سیمبیان) لینک کن و خبرم کن تا وبلاگت را لینک کنم .
موفق باشی.



شيرين
ساعت9:36---5 مهر 1390
دو بيت آخرت عاليه-هميشه شوكران رو خوب استفتده ميكني-وبيت دومت خيلي صميمي تره-دركل خوبه-سعي كن صميمي تر هم بنويسي هميشه عادت دارم نوشته هات قبل خوندن توذهنم خيلي سنگين تصور كنم-مرسي- به قصر منم سر بزن برادر حبيبي

mitra
ساعت17:09---17 شهريور 1390
salam.doote aziz vaghean shearat kheili ghashangam.mersi

mitra
ساعت17:08---17 شهريور 1390
salam.doote aziz vaghean shearat kheili ghashangam.mersi

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 75
بازدید ماه : 152
بازدید کل : 39300
تعداد مطالب : 11
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->